دلم گرفته خدایا تو دلگشایی کن...
+۱۲:۴۹ اشکم دراومد... این چندوقته خیلی چالشا رو تنهایی پشت سر گذاشتم. خستم ... دارم ترانه بمونی رضا صادقیُ گوش میکنم... اشتها نداشتم صبونه بخورم... بخاطر پ ر ی و د ی سه روز بود داشتم بعد مدتهای مدید صبونه میخوردم. روزای آخرشه دیروز پریروز خیلی درد و خونریزی داشتم ... دلم خیلی عمیق گرفته.. خیلی اتفاقات افتاد که... ناشکری نمیکنم همین خونه معجزه بود جور شد تو ثانیه های آخر... ترجیح میدم بقیه حرفامو وب اونوری بنویسم...
+ نوشته شده در جمعه 3 تير 1401ساعت 15:59 توسط نگین سالاری
|